نوروبیولوژی اتیسم : اختلالات سیناپتیک و نقش مداخلات کاردرمانی - کاردرمانی صبا

نوروبیولوژی اتیسم : اختلالات سیناپتیک و نقش مداخلات کاردرمانی - کاردرمانی صبا

Maryam Nasiri
Maryam Nasiri tehran
کد عضویت: System number: 914

اختلال طیف اتیسم (Autism Spectrum Disorder – ASD) یک اختلال پیچیده عصبی-رشدی با شیوع رو به رشد است که با چالش‌هایی محوری در تعاملات اجتماعی، ارتباطات و الگوهای رفتاری تکراری و محدود مشخص می‌شود. در حالی که در گذشته علت اتیسم تنها به عوامل محیطی یا روان‌شناختی نسبت داده می‌شد، علم امروز به وضوح نشان می‌دهد که ریشه این اختلال در سطح بنیادین عملکرد مغز، یعنی در محل اتصال سلول‌های عصبی (نورون‌ها) به یکدیگر قرار دارد: سیناپس‌ها. سیناپس‌ها نه تنها نقاط ارتباطی هستند، بلکه واحدهای بنیادین یادگیری، حافظه و انعطاف‌پذیری مغزی محسوب می‌شوند.

این مقاله به بررسی جامع نوروبیولوژی اتیسم می‌پردازد و توضیح می‌دهد که چگونه اختلالات مولکولی و عملکردی در سیناپس‌ها، به خصوص عدم تعادل حیاتی در تحریک و مهار عصبی (E/I Imbalance)، منجر به بروز طیف وسیعی از علائم بالینی می‌شود و چگونه مداخلات تخصصی کاردرمانی، به ویژه در حیطه پردازش حسی و فعالیت‌های هدفمند، بر این شبکه‌های عصبی آسیب‌دیده اثر می‌گذارند و نوروپلاستیسیتی را تقویت می‌کنند.

۱. سیناپس: محل اتصال و اختلال در اتیسم (E/I Imbalance)

سیناپس‌ها نقاط ارتباطی میکروسکوپی هستند که در آن نورون‌ها سیگنال‌های شیمیایی (انتقال‌دهنده‌های عصبی) را به یکدیگر منتقل می‌کنند. میلیاردها سیناپس در مغز ما وجود دارند که مسئول ذخیره اطلاعات، یادگیری، و درک جهان پیرامون هستند.

عدم تعادل تحریکی-مهاری (Excitatory/Inhibitory Imbalance)

نظریه غالب و مورد پذیرش در مورد اتیسم در سطح سیناپسی، مفهوم عدم تعادل تحریکی-مهاری (E/I Imbalance) است. مغز سالم در یک تعادل ظریف و دقیق بین سیگنال‌های تحریکی (که نورون‌ها را روشن و فعال می‌کنند، عمدتاً توسط انتقال‌دهنده عصبی گلوتامات) و سیگنال‌های مهاری (که نورون‌ها را خاموش و کنترل می‌کنند، عمدتاً توسط گابا/GABA) فعالیت می‌کند. این تعادل برای پردازش اطلاعات حسی، ایجاد حافظه و حفظ پایداری شبکه‌های عصبی (Network Stability) کاملاً ضروری است.

در اتیسم، این تعادل حساس به هم می‌خورد. این اختلال می‌تواند به دو صورت کلی رخ دهد و پایداری شبکه را مختل کند:

  1. تحریک بیش از حد (Hyperexcitation): این شایع‌ترین سناریو است. افزایش فعالیت تحریکی گلوتامات یا کاهش ناکافی مهاری گابا، که منجر به “نویز” بیش از حد در شبکه‌های عصبی می‌شود. این فعالیت الکتریکی آشفته و بدون کنترل، به خصوص در نوسانات سریع مغزی (مانند ریتم گاما که برای پیوستگی آگاهی و تمرکز حیاتی است) مشهود است و پردازش همزمان چندین محرک را دشوار می‌سازد.
  2. مهار بیش از حد (Hyperinhibition): حالتی که به دلیل فعالیت بیش از حد سیستم گابا یا کاهش انتقال‌دهنده‌های تحریکی، شبکه‌های عصبی خاموش‌تر از حد معمول باشند و به سختی بتوانند اطلاعات را پردازش کنند. این وضعیت با کندی در پردازش اطلاعات حسی-حرکتی همراه است.

این عدم تعادل E/I به ویژه در مدارهای مناطق مهمی از مغز که مسئول پردازش اطلاعات حسی و اجتماعی هستند (مانند قشر جلویی پیشانی، کورتکس حسی-حرکتی و آمیگدال) مشاهده می‌شود و مستقیماً به علائم هسته‌ای اتیسم دامن می‌زند.

نوروبیولوژی اتیسم: نقش اختلالات سیناپتیک در مداخلات کاردرمانی : کاردرمانی صبا

نقص در هرس سیناپسی (Synaptic Pruning) و نقش گلیال

مغز انسان یک ساختار پویا است. در دوران رشد اولیه، مغز تعداد زیادی سیناپس (بیش از حد مورد نیاز) تولید می‌کند. سپس، در دوران کودکی و نوجوانی، سیناپس‌های اضافی، ناکارآمد یا کم‌کاربرد در فرآیندی حیاتی به نام هرس سیناپسی” (Synaptic Pruning) حذف می‌شوند تا شبکه‌های عصبی دقیق‌تر، سریع‌تر و کارآمدتر شوند. این فرآیند تحت کنترل دقیق سلول‌های پشتیبان مغز، یعنی سلول‌های گلیال (Glial Cells)، به‌ویژه میکروگلیا (Microglia) و آستروسیت‌ها (Astrocytes)، انجام می‌شود.

  • نقش آستروسیت‌ها و میکروگلیا: میکروگلیا، که به عنوان سلول‌های ایمنی مغز عمل می‌کنند، سیناپس‌های ضعیف را “شناسایی” و “حذف” می‌کنند (نوعی فاگوسیتوز). آستروسیت‌ها نیز با ارائه مواد مغذی و تنظیم محیط سیناپسی، به این فرآیند کمک می‌کنند.
  • نقص در اتیسم: مطالعات کالبدشکافی مغز افراد مبتلا به اتیسم (به ویژه در قشر پیشانی) نشان داده است که این فرآیند هرس به درستی انجام نمی‌شود.

نتیجه: در برخی از مناطق مغزی افراد دارای اتیسم، تراکم سیناپسی بیش از حد نرمال است. این “سیم‌کشی بیش از حد” یا Synaptic Overgrowth منجر به ارتباطات ناکارآمد و شلوغی در شبکه‌ها می‌شود که می‌تواند پردازش اطلاعات، به‌ویژه اطلاعات حسی، را مختل کند و بار شناختی (Cognitive Load) فرد را به شدت افزایش دهد.

۲. ریشه‌های مولکولی و ژنتیکی اختلال سیناپسی

این اختلالات عملکردی در نتیجه تغییراتی در سطح ژنتیکی و مولکولی رخ می‌دهند. اتیسم بسیار هتروژن است (یعنی علل مختلفی دارد)، اما هزاران ژن با آن مرتبط هستند که بسیاری از آن‌ها پروتئین‌هایی را کد می‌کنند که مستقیماً در ساختار و عملکرد سیناپس‌ها نقش دارند (به اصطلاح سیناپتوپاتی‌ها).

  • پروتئین‌های چسبندگی سیناپسی (Adhesion Proteins): پروتئین‌هایی مانند نورولگین‌ها (Neuroligins) و نورکسین‌ها (Neurexins) به عنوان “چسب مولکولی” سیناپس عمل می‌کنند و مسئول چسبیدن دو طرف سیناپس (پیش‌سیناپسی و پس‌سیناپسی) به یکدیگر و تثبیت اتصال هستند. جهش در ژن‌های این پروتئین‌ها می‌تواند مستقیماً بر شکل‌گیری، بلوغ و عملکرد سیناپس‌ها تأثیر بگذارد.
  • پروتئین‌های داربستی (Scaffolding Proteins): پروتئین‌هایی مانند SHANK3 (یکی از قوی‌ترین کاندیداهای ژنتیکی اتیسم) در سمت پس‌سیناپسی، مانند یک داربست، گیرنده‌های عصبی و سایر پروتئین‌ها را در جای خود نگه می‌دارند تا انتقال سیگنال به طور مؤثر انجام شود. نقص در SHANK3 به معنای “فروریختن” ساختار حیاتی سیناپس است.
  • سیستم GABA و کانال‌های یونی: اختلال در گیرنده‌های گابا (GABA Receptors) و کانال‌های یونی مسئول جابجایی کلراید و پتاسیم، می‌تواند مستقیماً منجر به عدم تعادل E/I شود. به عنوان مثال، اختلال در عملکرد GABA-A (که مسئول مهار سریع است) می‌تواند زمان‌بندی دقیق در شبکه‌های عصبی (مانند تشخیص تفاوت بین دو صدا) را مختل کند.

این تغییرات مولکولی در نهایت باعث می‌شوند که یک سیناپس یا سیگنال را بیش از حد (هیپرسنسیتیویتی) یا کمتر از حد لازم (هیپوسنسیتیویتی) به نورون بعدی منتقل کند و در نتیجه، پردازش اطلاعات حسی-شناختی را دچار نویز و خطا کند.

نوروبیولوژی اتیسم: نقش اختلالات سیناپتیک در مداخلات کاردرمانی : کاردرمانی صبا

۳. ارتباط اختلالات سیناپسی با علائم بالینی

اختلال در تعادل E/I، نقص در هرس و آسیب‌های مولکولی سیناپس، خود را در سه حوزه اصلی علائم اتیسم نشان می‌دهد که هدف مستقیم مداخلات کاردرمانی هستند:

الف) مشکلات پردازش حسی (Sensory Processing)

این شایع‌ترین و قابل توجه‌ترین تظاهر اختلال سیناپسی در اتیسم است. مغز افراد دارای اتیسم در فیلتر کردن، تمایز و تنظیم اطلاعات حسی ورودی ناتوان است.

  • حساسیت بیش از حد (Hyper-Responsivity): فرد به محرک‌هایی که برای دیگران عادی است، واکنش‌های اغراق‌آمیز نشان می‌دهد (مانند صدای بلند، نور شدید، بافت‌های خاص لباس یا بوی خاص). این می‌تواند نتیجه فعالیت بیش از حد سیناپس‌های تحریکی در مدارهای حسی مانند تالاموس و قشر حسی باشد. تالاموس به طور معمول به عنوان یک “دروازه‌بان حسی” عمل می‌کند. در اتیسم، اگر مهار گابا در تالاموس ضعیف باشد، دروازه بیش از حد باز می‌شود و تمام ورودی‌های حسی، بدون فیلتر، به قشر مغز سرازیر می‌شوند و باعث بارگذاری بیش از حد حسی (Sensory Overload) می‌شوند.
  • حساسیت کمتر از حد (Hypo-Responsivity): فرد برای درک یک محرک نیاز به ورودی حسی قوی‌تر و مکرر دارد (مانند جستجوی مداوم محرک‌های حرکتی شدید یا فشار عمقی). این ممکن است ناشی از ضعف در انتقال سیگنال در مدارهای حسی مربوطه باشد.
  • نقص در فیلترینگ شنوایی (Auditory Gating): یکی از مثال‌های عینی E/I نامتعادل، ناتوانی در فیلتر کردن صداهای پس‌زمینه است (مانند تمرکز بر صدای معلم در حالی که فن تهویه روشن است). این مشکل به دلیل نارسایی در مهار نورون‌هایی است که باید صداهای غیرمهم را سرکوب کنند.

ب) رفتارهای تکراری و محدود (Repetitive Behaviors)

این رفتارها (مانند تکان دادن دست‌ها، بازی‌های تکراری با اشیا یا علایق وسواسی) با اختلال در مدارهای مغزی مرتبط با مدارهای حرکتی و عادتی به‌ویژه عقده‌های قاعده‌ای (Basal Ganglia) و وظایف اجرایی (Executive Function) مرتبط است.

از دیدگاه سیناپسی، این رفتارها می‌توانند به عنوان تلاشی برای خودتنظیمی (Self-Regulation) در مواجهه با E/I نامتعادل در نظر گرفته شوند. انجام اعمال تکراری، یک نوع محرک حسی قابل پیش‌بینی و مداوم را فراهم می‌کند که به طور موقت به فرد کمک می‌کند تا نویز بیش از حد تحریکی در مغزش را کاهش دهد و یک حس کنترل و پایداری ایجاد کند. همچنین، نقص در عقده‌های قاعده‌ای که مسئول انعطاف‌پذیری شناختی (Cognitive Flexibility) و تغییر وظیفه هستند، باعث می‌شود که فرد در یک الگو یا علاقه خاص “گیر” کند.

ج) مشکلات تعامل اجتماعی و ارتباطات

اختلال سیناپسی در مناطق مهم اجتماعی مانند قشر پیش‌پیشانی (Prefrontal Cortex)، کورتکس تمپورال فوقانی (STS) و آمیگدال (Amygdala)، که مسئول پردازش چهره، درک احساسات و نیت دیگران هستند، دیده می‌شود. این نقص‌ها باعث می‌شوند که خواندن زبان بدن، برقراری تماس چشمی و پردازش اطلاعات اجتماعی در مغز، نیازمند تلاش شناختی زیادی باشد و به درگیری اجتماعی کمتر منجر شود.

۴. کاردرمانی: بهره‌گیری از نوروپلاستیسیتی برای ترمیم سیناپسی

مداخله کاردرمانی نه تنها به مدیریت رفتار می‌پردازد، بلکه هدف اصلی آن تحریک نوروپلاستیسیتی (Neuroplasticity) (توانایی مغز برای تغییر و سازماندهی مجدد خود) است. با درک نوروبیولوژی، کاردرمانی می‌تواند به دنبال تقویت سیناپس‌های ضعیف و تضعیف سیناپس‌های بیش از حد فعال باشد و تعادل E/I را بهبود بخشد.

نوروبیولوژی اتیسم: نقش اختلالات سیناپتیک در مداخلات کاردرمانی : کاردرمانی صبا

رویکرد اول: درمان یکپارچگی حسی (Sensory Integration Therapy)

نظریه یکپارچگی حسی آیرس (Ayres Sensory Integration – ASI) مستقیماً با اختلالات سیناپسی مرتبط است. هدف ASI این است که به مغز کمک کند تا ورودی‌های حسی را به طور کارآمدتری تنظیم، تفسیر و سازماندهی کند.

  • مکانیسم عمل و چالش مناسب: در جلسات ASI، که با ابزارهای خاصی مانند تاب، توپ‌های بزرگ و سطوح مختلف همراه است، به کودک فرصت داده می‌شود تا به صورت کنترل‌شده و هدفمند در معرض محرک‌های حسی مورد نیاز خود قرار گیرد (مثلاً ورودی وستیبولار یا پروپریوسپتیو). اصل کلیدی در اینجا ایجاد چالش مناسب” (Just Right Challenge) است که نه آنقدر شدید باشد که باعث overload شود و نه آنقدر ضعیف که اثری نداشته باشد.
  • تعدیل سیستم عصبی خودمختار (ANS): ASI به طور غیرمستقیم بر تعادل E/I از طریق تنظیم ANS تأثیر می‌گذارد. بسیاری از واکنش‌های بیش از حد حسی ناشی از فعال شدن سیستم عصبی سمپاتیک (“جنگ یا گریز”) هستند. فعالیت‌های ریتمیک (مانند نوسان در تاب) و فشار عمقی، سیستم پاراسمپاتیک (“استراحت و هضم”) را فعال می‌کنند که به آرامش مغز کمک می‌کند و نویز تحریکی را کاهش می‌دهد.
  • اثر سیناپسی: این مواجهه‌ی هدفمند و مکرر، دو اصل کلیدی نوروپلاستیسیتی را فعال می‌کند:
    • تقویت مدارهای حسی: در کودکان دارای حساسیت کم (Hypo-sensitive)، ورودی قوی و تکراری (مثلاً فشار عمقی یا کار سنگین) سیناپس‌های ضعیف‌شده در مسیرهای حسی را تقویت می‌کند (اصل هب: نورون‌هایی که با هم شلیک می‌کنند، با هم سیم‌کشی می‌شوند).
    • تضعیف پاسخ‌های بیش از حد: در کودکان دارای حساسیت زیاد (Hyper-sensitive)، مواجهه‌ی تدریجی و ملایم با محرک‌ها، به مدارهای تحریکی بیش از حد فعال آموزش می‌دهد که “آرام‌تر” باشند و در طول زمان، پاسخ‌های عصبی افراطی را تضعیف کرده و به حالت عادی بازگرداند.

رویکرد دوم: رویکردهای مبتنی بر فعالیت‌های هدفمند (Goal-Directed Activities)

کاردرمانی همواره بر فعالیت‌های هدفمند و معنادار تمرکز دارد. این فعالیت‌ها (مانند بازی‌های نوبتی، بازی‌های ساختمانی یا انجام یک وظیفه خودیاری) بهترین راه برای “تمرین” مدارهای عصبی پیچیده هستند.

  • تأثیر بر مدارهای اجرایی: با تشویق کودک به انجام یک فعالیت چندمرحله‌ای (مانند ساختن یک برج لگو که نیاز به برنامه‌ریزی، سازماندهی و کنترل مهاری دارد)، کاردرمانی شبکه‌های قشر پیش‌پیشانی (مسئول برنامه‌ریزی و کنترل مهاری) را فعال می‌کند.
  • رویکرد CO-OP: استفاده از مدل‌هایی مانند رویکرد عملکرد شغلی مبتنی بر شناخت (CO-OP)، که در آن کودک از طریق خود-گفتاری (Self-Talk) فرآیند حل مسئله را درونی‌سازی می‌کند، مستقیماً به اصلاح اتصالات ضعیف در مسیرهای کورتکس-عقده‌های قاعده‌ای-تالاموس-کورتکس (مسئول طرح‌ریزی حرکتی) کمک می‌کند.
  • اثر سیناپسی: تکرار موفقیت‌آمیز این فعالیت‌های شناختی-حرکتی، سیناپس‌های مرتبط با مهارت‌های اجرایی و اجتماعی را تثبیت می‌کند و اتصالات ناکارآمد را تضعیف می‌کند. این فرآیند باعث می‌شود مغز یاد بگیرد که چگونه اطلاعات حسی و حرکتی را به طور یکپارچه برای رسیدن به یک هدف خاص به کار گیرد.

۵. چشم‌انداز آینده، تشخیص و اهمیت مداخلات زودهنگام

درک نوروبیولوژی اتیسم تأکید می‌کند که اتیسم یک بیماری “ثابت” نیست، بلکه یک اختلال در “انعطاف‌پذیری” (پلاستیسیتی) شبکه‌های عصبی است. این بدان معناست که مداخلات کاردرمانی به‌خصوص در دوران طلایی رشد از اهمیت بالایی برخوردارند.

  • پنجره پلاستیسیتی و زمان بحرانی: در سال‌های اولیه زندگی (به ویژه قبل از ۵ سالگی)، مغز بیشترین انعطاف‌پذیری را دارد و بهترین شانس را برای اصلاح الگوهای سیناپسی نادرست فراهم می‌کند. هرچه مداخله زودتر آغاز شود، احتمال بیشتری وجود دارد که نوروپلاستیسیتی بتواند کمبودهای ژنتیکی یا رشدی را جبران کند.
  • تشخیص زودهنگام بیولوژیکی: در آینده، احتمالاً کاردرمانگران با همکاری نورولوژیست‌ها از ابزارهایی مانند EEG با چگالی بالا (برای سنجش نوسانات مغزی غیرطبیعی و عدم تعادل E/I) یا مارکرهای بیوشیمیایی (مانند سطح سروتونین یا گابا در مایع نخاعی) استفاده خواهند کرد تا مداخلات حسی و رفتاری را به صورت دقیق‌تر و شخصی‌تر برای هر کودک تنظیم کنند (درمان شخصی‌سازی شده). این داده‌ها به کاردرمانگر کمک می‌کنند تا بداند کدام حس (تحریکی یا مهاری) در کودک مورد نظر نیاز به تعدیل دارد.

نتیجه‌گیری:

نوروبیولوژی اتیسم به روشنی نشان می‌دهد که مشکلات رفتاری، حسی و عملکردی در ASD ریشه در اختلالات ساختاری و عملکردی در سطح میکروسکوپی سیناپس‌ها و عدم تعادل تحریکی-مهاری دارد. کاردرمانی، به ویژه با استفاده از اصول دقیق درمان یکپارچگی حسی آیرس (ASI) و فعالیت‌های معنادار، نه تنها یک رویکرد مدیریت رفتار، بلکه یک رویکرد عصبی-تکاملی است. هدف ما استفاده از پتانسیل نوروپلاستیسیتی مغز برای بازسازی، بهینه‌سازی عملکرد مدارهای عصبی آسیب‌دیده و در نهایت، ارتقاء کیفیت زندگی و استقلال کودکان دارای اتیسم است. این رویکرد علمی، اهمیت حیاتی کاردرمانی را به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر و بنیادین از درمان‌های اتیسم برجسته می‌کند.

دسترسی آسان به کلینیک کاردرمانی و گفتار درمانی صیا برای محدوده مناطق ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۱۰ تهران، و محله‌هایی مانند فلاح، ابوذر، یافت‌آباد، شمشیری و شهرک ولیعصر ، زمزم و وصفنارد ، خدمات در منزل در تمام نقاط تهران ارائه میگردد.

مرکز کاردرمانی صبا: رویکرد علمی به مداخلات اتیسم

در مرکز تخصصی کاردرمانی و گفتاردرمانی صبا، ما مداخلات اتیسم را بر اساس آخرین یافته‌های نوروبیولوژی و اصول نوروپلاستیسیتی طراحی می‌کنیم. تیم ما، تحت مدیریت مریم نصیری (کارشناس ارشد کاردرمانی از دانشگاه علوم پزشکی تهران)، با رویکردهای معتبری مانند درمان یکپارچگی حسی آیرس (ASI) و رویکردهای شناختی-عملکردی، به دنبال بهبود مهارت‌های پردازش حسی، اجتماعی و عملکردی در کودکان دارای اتیسم هستیم. ما باور داریم که درک ریشه مشکل، کلید درمان مؤثر است.

برای ارزیابی تخصصی و شروع یک برنامه درمانی که بر اساس علم مغز و اعصاب طراحی شده است، امروز با ما تماس بگیرید.

اطلاعات مرکز:

  • نام: مرکز تخصصی کاردرمانی و گفتاردرمانی صبا
  • حوزه: توانبخشی کودکان (اتیسم، اختلالات رشدی)، نورولوژی و ارتوپدی بزرگسالان
  • تحت مدیریت: مریم نصیری (کارشناس ارشد کاردرمانی از دانشگاه علوم پزشکی تهران)
  • سال تاسیس: ۱۳۹۳
  • آدرس: بزرگراه سعیدی، سه راه فلاح، خیابان پیغمبری، نرسیده به چهارراه شاندیز، پلاک ۷۹، طبقه اول، زنگ دو
  • تماس فوری: 09351202087
  • خط ثابت: 02166209819

درباره نویسنده

مریم نصیری

کارشناس کاردرمانی از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و کارشناس ارشد کاردرمانی از دانشگاه علوم پزشکی تهران سابقه ی کار بالینی و توانبخشی از سال ۱۳۸۸

مقالات دیگر از Maryam Nasiri

Pagedone
Resources
Products
©GCORP LLC 2025, All rights reserved.